|
جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 18:11 :: نويسنده : فرشته
امروز از اون روزات که از خودم خسته ام.. از کارای دوباره..از اشتباهاتی که هر چند وقت یک بار تکرارشون میکنم ای خدا...مگه من بهت قول ندادم؟ چرا باز اینجوری شدم؟ مگه من واسش قسک نخوردم؟چرا زدم زیر قسمم؟ خدایا داری با من چیکار میکنی؟ چرا اینقدر کثیف شدم؟خدا جون من همون فرشته قبلی رو میخوام...خدا خسته شدم از این همه استباه..خدا نمیخواستم ولی بازم تکرار شد..خدا منو ببخش..از هیچ کس بابت این کارا معذرت نخواستم..اما از تو معذرت میخوام..خدایا خیلی خسته ام..دنیام داره میره رو به سیاهی..بازم فکر و خیال...بازم ناراحتی...بازم غم..آخه خدا این غم لعنتی چرا دست از سرم بر نمیداره؟ یه عزیزی میگفت اینا همه اش امتحانه. خدا فرق بین امتحانات و مصلحتت رو نمیدونم چیه؟ تا میرم حس کنم شاید مصلحت خداییه که این اتفاق داره می افته میفهمم تو یه امتحان بودم که بازم تجدید شدم..خدایا دیگه هیچ کسو ازت نمیخوام...خودمو ازت میخوام...یه فرشته ای که دیگه خطا نکنه..باقیش با خودت..هرچی خواستی بهم بده....دو دستی میگیرمش خدا...خداجون اینقدر عذابم نده...یه کم با من مدارا کن... پ.ن خیلی تنهام و غمگین... نظرات شما عزیزان:
دنیا اونقد کوچیکه که آدمایی رو که ازشون متنفری هر روز میبینی
ولی اونقدر بزرگه که اونی که دلت می خواد رو هیچوقت نمیبینی … .............................. والا نمیدونم ساعت چنده الان به دلایل امنیتی نمیتونم برم ببینم ساعتو
اگه عاشقي به توصيه هاي زيرگوش كن
. . . . . . . . اي ناقلاحالاطرف كي هس؟؟؟؟؟ داداش ایلیا
![]() ساعت15:29---30 بهمن 1391
سلام . خدای را در همه حال باید بوسید وبوئید و در دستانش ارام خوابید . راه خطا را شناخته ای از مسیر . این آغاز بودن و خدایی شدن است . مبارک باشد .
ایلیا ![]()
![]() |